تضاد

 

مرگ و زندگی .چیزی که تو اسکرین بارها شاهدش بودم ولی جالبترینش یه زندانی را که با خوردن قرص اقدام به خودکشی کرده بود اخه زندانی باید اعدام میشد هفته دیگه ودر مقابلش استادم همه تلاشش را میکرد که بر گرده.به نظرم اینجوری مردن خیلی بهتر بود استادم به من گفت یادت باشه چه قسمی خوردی.خیلی جالب بود مرگ و زندگی دست کی بود................

باز هم شاید منطق برای چندمین بار قد بلند کرد و احساس مغلوب شد.شاید باید کمکم دفتر احساسات را بست .شاید .نمیدونم ...شاید وقتشه که رویاها را خط بزنم........

سخته ولی شدنیه....

نظرات 1 + ارسال نظر
دخترک چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:12 ق.ظ http://2taa-adam.blogsky.com

آره راست میگی شایدم دیگه احساس جواب نده
فقط اینو می دونم که زمانه خیلی عوض شده
البته انگار شرایط یه جورائی عوض شده
چون هنوز آدم های خوب هستند

لینک یادت نره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد