رفته بودم به خاطراتم سری بزنم.چقدر عوض شده بود شهر .یه چیزی تو همون مایه های ۳۰۰ سال خواب اصحاب کهف بود.ساختمان اموزش قلب که کامل شده بود.میدان بیمارستان هم را ساخته بودن.خلاصه با کلی تغییر دیگه.اثار فرهنگی هم دیده میشد<ویدئوکلوپ زده بودن تو بیمارستان.مرنینگ هم چای وکیک میدادن.دیگه یه نسل جدید میرسن.۴ماه پیش از این خبرها نبود.از این ها که بگذاریم .کلی خوش گذشت.دلم چقد واسه رکسانا تنگ شده بود.دوستام به محض ورودم اومدن وتجدید خاطرات کردیم.
شهر دانشجویی همیشه واسم یه شهر متفاوت ویک دنیای بی غل وغش میمونه.این بار که رفته بودم همه چیز مثه یه فیلم سینمایی واسم مرور میشد.
روزهای خوشی که گاهی سعی میکردم با دلتنگی ازارش بدم
روزی که می خواستم برم یه شهر دیگه و مثلا دانشجو شم....خیلی برام سخت بود دل کندن از کودکی....خاطراتم...و....روزی که میخواستم برای همیشه شهر دانشجوییمو ترک کنم بیشتر برام سخت بود...حتی هنوزم دلم تنگ میشه....برای همه چیزش...این دوگانگی رو نفهمیدم
جات خیلی خالیه عزیزم . حیف بود که زیاد نتونستیم با هم باشیم . ایشالا بازم میایی . من نگران اینم که یک سال دیگه کسی رو ندارم که به بهانه اش بیام سر بزنم !
منم به همین موضوع فکر کردم
دانشجویی دوره تکراناپذیر خوش زندگیه ماهاست
اره من خیابونها رو میبینم فکر میکنم کوچیک شدن!!!!
من شهر دانشجوییم همین شهر خودمون هستش ولی خاطرات دانشگاه خیل یبیادموندنی هستش...
سلام..
خوبی دخمره گلم!!دل همه تون بسوزه شهر دانشجوییه من متفاوت از همه شهرهای دانشجویی بوده!!آخه از شما چه پنهون دانشگامون بالا کوه بوده یه کوه سبزُیه جایه خوش آب و هوا!!!!
حدس بزنید کجا؟ لاهیجان!!!!
سلام سلام
می دونی منم اینجا تو شهر دانشجوییم خیلی ناله می کنم .. همش غر می زنم و به زمین و زمان بدو بیراه میگم البته الان خیلی بهتر شدم ولی اونموقع که تازه اومده بودم خیلی اعصابم خورد بود ولی الان که پست تو رو خوندم یه جورایی دلم گرفت .. فکر کردم نکنه سالهای بعد دلم برا این روزا یه ذره بشه و حسرت بخورم که چرا قدرش رو ندونستم !
سلام .خانومی.قدرش را بدون
بیا آپ کن . بدو بدو بدو....
دوران دانشجویی هم یکیه از بسیار چیزهایی که ما مردم قدرش رو نمیدونیم تا زمانی که تموم میشه و بعد دلتنگش میشیم...
نوستالژی شهر دانشجویی قویترین نوستالژیه
سلام. من همین امروز که داشتم می رفتم دانشگاه تو راه به خودم می گفتم کاش درسم زودتر تموم بشه و فارغ التحصیل بشم! ولی الان که بهش فکر می کنم اگه این سال ها تموم بشن دلم خیلی برای دوستام و حتی استادام تنگ میشه:((
منم شهر دانشجویی میخام....
کجایی تو ؟!
کجایی دخمل؟!
سلام
منم حدود ۱ ماهه که به خاطر درس دارم تو یه شهر جدید زندگی می کنم. قطعا یادآوری خاطراتش چند سال بعد دلچسب و قشنگ میشه .
موفق باشی عزیزم