برای غزه


برای تومینویسم

برای سرزمین داده ی در بند شده ات

برای غزه رویایی در غزو شده ات

 برای زیتون چشمهای در خون نشسته ات

برای اولین لبخند کودکت که نیمه رهاشده مزه گس خون راچشید

برای تو مینویسم

برای تو که در قرن قانون جذب وحظ

از ترس کرکسان روزگار

خواب تلخ هم نمی بینی

برای انسانیت مینویسم

که زیر چکمه های لجوج جانیان جان میبازد

وچرا کسی نمی فهمد که سرزمین موعود انسانها دریای خون است

واین ننگ بر انسانیت را عصای موسی هم پاک نمی کند

پرواز

شنبه 14 دی ماه کمیته طرح برگزار میشود.دعا کنین طرح یه جای خوب همین نزدیکیها.کنار خونه مون باشه گفته باشم که اگه یه منطقه3/5 رفتم خودم خواستم نه این که مجبور شدم!!!!!!!!!!



این زنجیرهای که به نام احساس بر پایم بسته اند را باز میکنم این گرهها به دست باز میشود.دندان نمیخواهدکه .....خیانت هم نمیطلبد....اینقدر زمین گیر نشده ام.این زنجیرها را باز میکنم دردش چند قطره خون است ویادگارش سایه های دور ساق پایم.اما اسیر زمین نمی مانم.بعضی ها زمین گیرت میکنند.بعضی ها هم پای تو نمی پرند.برای همین است که میگویم تو مثل همه نبودی!!!!!!!!!!

چشمهایم

مراقبش هستم

چشم های تیله ایم

       بازیچه نگاه کودکانه ای نمیشود

                         رنگ هر لباسی را به خود میگیرد

                                         رنگ هر ادمی را نه