عدالت

نیم ساعتی که من اونجا بودم حتی یه بار هم سرش را بلند نکرد اقای دکتر... با خودم گفتم خوب شد نصیحت مامان را که گفته بود مو هام را کامل بپوشونم گوش نکردم.چون حاجا قا خوب بلد بود جانماز اب بکشه...مدام از اینکه ما قانون مداریم. ومن چه سختیها کشیدم و...من میگفتم من حق خودم میخوام...اون باز به چیز دیگه میگفت.گفتم وقتی امتیاز دارم میگین بومی وقتی بومی میگین سهمیه ندارین..دوباره واسه من از اینکه ما قانونی هستیم و... میگم من کی گفتم پارتی.میگم این حقمه..میگه البته شما از فرهیختگانین..بقیه حرفش را گوش نمیدم یاد یکی از وبلاگها  میگم خوب پس ما هم فرهیخته ایم منتها از نوع تو سر خورش...نهایتا میگه فردا برو پیش فلانی.... 

سکانس دوم:فلانی ... هنوز سلام نکردم که میگه همین جاها را نگاه کن..این خانم اینجا نمیرن مخوای اینجا برو.تلفن زنگ میخوره میگه اره ...اباد رفت.خوب حالا جاشون پر میشه یه خانم دکتری ..... تازه فهمیدم که این مرتیکه ریشو که یه پاشم هم سهمیه همه کس وکارشه.داره سرم کلاه میذاره...دفتر را میبندم ومیگم من تو این استان طرح نمیرم.چون به پاکی ودرستکاری شما ها نیستم  

در تاکسی:دو تا پیرمرد سر سهم عدالت دارن بحث میکنن ومیگن اینم یه کلاه دیگه است.من تو فکر اینکه کدوم استان برم.پسر جوانی هم داره اس ام اس بازی میکنه... ما هیچکدوم نمیدونیم سهم عدالت چیه.... باز هم به نسل قدیم

نظرات 5 + ارسال نظر
رکسانا پنج‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:16 ب.ظ http://iranbanooo.blogsky.com

بیخود حرص نخور عزیزم . به هر کجا که بری آسمان همین رنگه .

* یاس سفیدم * پنج‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 02:34 ب.ظ http://yasesefid.blogsky.com

روانپزشک نیمه دیوانه پنج‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 06:23 ب.ظ

این نیز بگذرد....بیخیال...

باران پنج‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:35 ب.ظ http://baranbanoo.persianblog.ir

با رکسانا موافقم...

medlogger پنج‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:32 ق.ظ http://medlog.blogfa.com

http://medlog.blogfa.com
medlogger@gmail.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد