فارغ التحصیلی

جشن فارغ التحصیلی به  خوبی برگزار شد. هر چند بعد از اون خیلی تحت تاثیر  بودم

به این ۷ سال که فکر میکنم دگرگون میشم

چرا اینجوری گذشت. چه جوریشا نمیدونم ولی چرا.........

عکسها را به زودی میذارم..

گاهی اوقات حتی اینجا جایی برای حرف زدنهایم واعترافاتم نیست...

امروز یه پیر مردی جلوی در بیمارستان ازم خواست جواب پاتولوژی که دستش بود را بگم

ومدام میگفت اگه سرطان بگین غمی نیست... ولی من نمیدونستم چی باید بگم وقتی

دیدم جوابش بازال سل کارسینوماست.... این هم از اخر ۷ سال.........

نظرات 3 + ارسال نظر
وجیهه یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 08:58 ب.ظ

افسوس بر من؛گوهر خود را فشاندم
برپای بتهایی که باید می شکستم

حمید مصدق












خیلی به حالم نزدیکی

[ بدون نام ] دوشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:34 ق.ظ

مبارکه :)

ممنون

رها جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 08:38 ب.ظ http://raha-rad.blogsky.com

سلام من تازه شروع کردم به نوشتن.خوشحال میشم بهم سر بزنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد